شناخت در صورتهای مالی
شناخت، متضمنمشخصکردن عنوان و مبلغ پولی یکعنصر و احتساب آن مبلغ در جمع اقلام صورتهای مالی است.
مراحل شناخت
شناخت داراییها و بدهیها در سه مرحله انجام میشود:
الف ـ شناخت اولیه ، یعنی ثبت یک قلم برای اولین بار به منظور انعکاس در صورتهای مالی.
ب ـ تجدید اندازهگیری بعدی ، یعنی تغییر مبلغ پولی قلمی که قبلاً ثبت و شناسایی شده است.
ج ـ قطع شناخت، یعنی حذف یک قلم قبلاً شناسایی شده از صورتهای مالی.
معیارهای شناخت
شناخت اولیه
یک عنصر باید در صورتهای مالی شناسایی شود اگر:
الف ـ شواهد کافی مبنیبر وقوع تغییر در داراییها یا بدهیهای مستتر درآن عنصر (ازجمله درصورت لزوم، شواهدی مبنیبر اینکه یک جریان آتی ورودی یا خروجی منافع اتفاق خواهد افتاد) وجود داشته باشد،و
ب ـ آن قلم را بتوان با قابلیت اتکای کافی به مبلغ پولی اندازهگیری کرد.
تجدید اندازهگیری بعدی
تغییر در مبلغ دفتری دارایی یا بدهی باید شناسایی شود اگر:
الف ـ شواهد کافی مبنیبر وقوع تغییر در مبلغ دارایی یا بدهی وجود داشته باشد،و
ب ـ مبلغ جدید دارایی یا بدهی را بتوان با قابلیت اتکای کافی اندازهگیری کرد.
قطع شناخت
ادامه شناخت یک دارایی یا بدهی در صورتهای مالی باید قطع شود اگر شواهد کافی مبنیبر دستیابی به منافع اقتصادی آتی یا تعهد انتقال منافع اقتصادی (ازجمله درصورت لزوم، شواهدی مبنی براینکه جریان آتی ورودی یا خروجی منافع اتفاق خواهد افتاد) دیگر وجود نداشته باشد.
شناخت درآمد و هزینه
در هر مرحله از فرایند شناخت، درصورتی که یک تغییر در جمع داراییها با تغییری مساوی و متقابل در جمع بدهیها یا آورده و ستانده صاحبان سرمایه خنثی نشده باشد، درآمد یا هزینهای حاصل میشود.
فرایند شناخت
رویدادهای گذشته
شناخت از نقطهای آغاز میشود که یک رویداد گذشته موجب تغییری قابل اندازهگیری در داراییها یا بدهیهای واحد تجاری شود.
رویداد آغازگر شناخت باید قبل از تاریخ ترازنامه اتفاق افتاده باشد.
معاملات
معاملات به ترتیباتی اطلاق میشود که بهموجب آنها خدمات یا علایقی در اموال توسط یکواحد تجاری از شخص دیگری تحصیل میشود. با انجام یک معامله، داراییها و بدهیهای تحصیل یا ایجاد شده ناشی از آن باید شناسایی شود. در مواردی که معاملات حقیقی بوده و مابهازای آن پولی باشد، معامله شواهد محکمی در مورد مبلغ داراییهای تحصیل شده فراهم میآورد.
- هرگاه یک معامله، آغازگر شناخت اولیه باشد، دارایی تحصیل شده یا بدهی تقبل شده به مبلغ مستتر در معامله (یعنی مبلغ داراییها یا بدهیهایی که به عنوان مابهازا واگذار یا دریافت میشود) اندازهگیری میشود.
قطع شناخت
۲۵-۴٫ قطع شناخت زمانی مناسب است که یک معامله یا رویداد گذشته، یک دارایی یا بدهی شناسایی شده قبلی را حذف نموده باشد یا انتظار جریان منافع آتی که قبلاً مبنای شناخت قرار گرفته بود دیگر در حدی نباشد که پشتوانه ادامه شناخت قرار گیرد.
شناخت درآمد و هزینه
الف ) شناخت درآمد
شناخت درآمد متضمن ملاحظه این امر است که آیا شواهد کافی مبنیبر وقوع یک افزایش درخالص داراییها (یعنی حقوق صاحبان سرمایه) قبل از پایان دوره مورد گزارش وجود دارد یاخیر.
ب ) شناخت هزینه
شناخت هزینه متضمن ملاحظه این امر است که آیا شواهد کافی مبنیبر وقوع کاهش در حقوق صاحبان سرمایه قبل از پایان دوره مورد گزارش وجود دارد یا خیر. اعمال احتیاط موجب میگردد که برای شناخت هزینه در مقایسه با شناخت درآمد، به شواهد وقوع و میزان اتکاپذیری اندازهگیری کمتری نیاز باشد.
- هرگاه نتوان بین مخارج انجام شده و ایجاد درآمدهای مشخص در آینده ارتباط موجهی برقرار نمود، مخارج مزبور باید در دوره وقوع، بهعنوان هزینه شناسایی شود.
کافی بودن شواهد
معیارهای شناخت مقرر میدارد که شرط لازم برای شناخت اولیه یا تجدید اندازهگیری بعدی، وجود شواهد کافی مبنیبر وقوع تغییر در یک عنصر صورتهای مالی است. وجود شواهد، رافع ابهام است. به عبارت دیگر، هرچه در مورد یک قلم، شواهد بیشتری وجود داشته باشد و هرچه کیفیت این شواهد بهتر باشد، در مورد وجود، ماهیت و اندازهگیری آنقلم ابهام کمتری وجود خواهد داشت و آنقلم از اتکاپذیری بیشتر برخوردار خواهد بود.
قابلیت اتکای کافی
معیارهای شناخت تصریح میکند که یک شرط لازم برای شناخت اولیه یا تجدید اندازهگیری بعدی این است که یک عنصر یا تغییر در یک عنصر را بتوان با قابلیت اتکای کافی اندازهگیری کرد . استفاده از براوردهای معقول در تهیه صورتهای مالی امری عادی است و بهشرط آنکه بتوان براوردی معقول از یکقلم انجام داد، آنقلم باید شناسایی شود.
اتکاپذیری اندازهگیری تحت تأثیر سه عامل است:
الف ـ توانایی اندازهگیری منافع مستتر در قلم مورد نظر برحسب مبالغ پولی،
ب ـ تغییرپذیری میزان این منافع (پراکندگی سطوح مختلف منافع و نیز احتمال وقوع یک سطح منفعت خاص)، و
ج ـ وجود یک مبلغ حداقل.
اندازهگیری در صورتهای مالی
یکی از معیارهای شناخت یک عنصر در صورتهای مالی این است که آن عنصر را بتوان با قابلیت اتکای کافی به مبلغ پولی اندازهگیری کرد. شناخت اولیه اکثراً از یک معامله مانند خرید دارایی نشأت میگیرد. بنابراین داراییها و بدهیها در بدو امر، معمولاً به بهای معامله ثبت میشوند. در این مقطع بهای تمام شده تاریخی ثبت شده، معادل بهای جایگزینی دارایی است.
نظامهای اندازهگیری
الف ) بهای تمام شده تاریخی
در یک نظام مبتنیبر بهای تمام شده تاریخی، داراییها و بدهیها به ارزش زمان تحصیل اندازهگیری میشود و این ارزش معمولاً بهای تحصیل است. بدینترتیب، بهای تمام شده تاریخی دارای دو خاصیت مهم است. خاصیت اول مبتنی بودن آن برمعاملات است و خاصیت دوم این است که بهای تمام شده تاریخی بیانگر ارزش جاری در زمان تحصیل است.
ب ) ارزش جاری
ارزش جاری برابر اقل ” بهای جایگزینی جاری دارایی و مبلغ بازیافتنی “ آن تعیین میگردد. ” مبلغ بازیافتنی “ دارایی بالاترین ارزشی است که مالک فعلی دارایی میتواند بدان دست یابد و برابر خالص ارزش فروش دارایی یا ارزش اقتصادی آن، هرکدام بیشتر است، میباشد.
- · مهمترین مزیت ارزش جاری، مربوطبودن آن بهتصمیمات استفادهکنندگانی است که خواهان ارزیابی وضعیت جاری یا عملکرد اخیر واحد تجاری میباشند.
دراندازهگیری عناصر صورتهای مالی، نظام مبتنیبر بهای تمام شده تاریخی ملاک عمل قرار خواهد گرفت و از ارزشهای جاری نیز، تا میزانی که با خصوصیات اتکاپذیری و ملاحظات منفعت و هزینه سازگار است، در تعدیل این نظام استفاده خواهد شد.
نحوه ارائـه اطلاعات در صورتهای مالی
اطلاعات مالی در قالب مجموعهای شکل یافته تحت عنوان صورتهای مالی که دربرگیرنده صورتهای مالی اساسی و یادداشتهای توضیحی و در برخی موارد اطلاعات متمم است، ارائـه میشود .
ویژگیهای صورتهای مالی (نحوه آرایش اطلاعات در گزارشگری مالی )
الف ) ادغام اطلاعات
ب ) طبقهبندی
ج ) ارتباط متقابل صورتهای مالی
اجزای صورتهای مالی
صورتهای مالی اساسی
صورتهای مالی اساسی عبارتند از:
الف ـ ترازنامه
ترازنامه به همراه یادداشتهای توضیحی مربوط اطلاعاتی در مورد وضعیت مالی واحد تجاری مشتملبر داراییها ، بدهیها و حقوق صاحبان سرمایه ارائه میکند و رابطه بین عناصر مزبور را در یک مقطع معین زمانی نشان میدهد . ترازنامه ساختار منابع واحد تجاری (طبقات عمده داراییها و مبالغ آنها) و ساختار مالی آن (طبقات عمده بدهیها و حقوق صاحبان سرمایه و مبالغ آنها) را نشان میدهد .
ب ـ صورت سود و زیان
درآمدها و هزینههایی که در یک دوره مالی شناسایی شده است در یکی از صورتهای عملکرد مالی یعنی صورت سود و زیان و صورت سود و زیان جامع گزارش میشود.
ج ـ صورت سود و زیان جامع
درآمدها و هزینههای تحقق نیافته ناشی از تغییرات ارزش آندسته از داراییها و بدهیهایی که برمبنایی مستمر اساساً بهمنظور قادر ساختن واحد تجاری به انجام عملیات نگهداری میگردد و به موجب استانداردهای حسابداری مربوط مستقیماً به حقوق صاحبان سرمایه منظور میشود (از قبیل درآمدها و هزینههای ناشی از تجدید ارزیابی داراییهای ثابت مشهود)، تنها درصورت سود و زیان جامع گزارش میگردد.
د ـ صورت جریان وجوه نقد
صورت جریان وجوه نقد به همراه یادداشتهای توضیحی مربوط ، منعکسکننده جریانهای ورودی و خروجی نقدی واحد تجاری طی دوره است و جریانهای ناشی از عملیات را از جریانهای ناشی از سایر فعالیتها تفکیک میکند . صورت جریان وجوه نقد اطلاعات مفیدی در مورد طرق ایجاد و مصرف وجه نقد توسط واحد تجاری ارائه میکند.
یادداشتهای توضیحی صورتهای مالی
یادداشتهای توضیحی و صورتهای مالی اساسی یک مجموعه بهمپیوسته میباشند. نقش یادداشتهای توضیحی، برجسته نمودن و تشریح اقلام مندرج در صورتهای مالی اساسی است. افشای اطلاعات در یادداشتهای توضیحی، نمیتواند ارائه نادرست یا حذف اطلاعات در صورتهای مالی اساسی را تصحیح یا توجیه کند.
اطلاعات متمم
اطلاعات متمم میتواند دربرگیرنده افشائیات و اطلاعات داوطلبانه یا تکمیلی باشد که احتمالاً به دلیل بیش از حد ذهنیبودن ، مناسب درج در صورتهای مالی اساسی و یادداشتهای توضیحی نبوده است.
نظرات شما عزیزان:
موضوعات مرتبط: اقتصادی ، ،
برچسبها: